تکنیک تعلیق شگرد عملیات روانی رسانه ای غرب در وین
تهران- ایرنا- تکنیک «تعلیق» یا «سوسپانس» در سینما، این روزها به شگرد و تاکتیک مذاکراتی طرف غربی در وین تبدیل شده است؛ تکنیکی که با احتمال وقوع حادثهای ناگوار به ایجاد دلهره، اضطراب و در نتیجه امتیازگیری از طرف مقابل منجر میشود.
دور هشتم مذاکرات لغو تحریمها به عنوان طولانیترین و پیچیدهترین دور از گفت وگوها با شرکت نمایندگان ایران، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس، آلمان و اتحادیه اروپا همچنان در وین ادامه دارد و همانند دورهای قبل، نمایندگان آمریکا به صورت غیرمستقیم در این مذاکرات حضور دارند.
این دور از گفت وگوها در حالی از اوایل دیماه آغاز و تا کنون ادامه یافته که نمایندگان کشورهای حاضر هفته گذشته از دستیابی به متنی اولیه و نزدیک شدن به مراحل نهایی گفتوگوها خبر دادند.
«حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه کشورمان به تازگی در توییتی با اشاره به تماس «علی باقری» با «انریکه مورا» و آخرین تحولات مربوط به مذاکرات وین با تاکید بر اینکه «ما با جدیت در حال بررسی متن توافق هستیم»، نوشت: «خطوط قرمز خود را به طرف غربی منعکس کردهایم. در صورت وجود اراده واقعی آنها، آماده توافق خوب و فوری هستیم.»
از نگاه ناظران، دیپلماتهای غربی در جریان مذاکرات همواره از تاکتیکها و شگردهای مختلفی برای فشار بر ایران و امضای توافق مدنظر خود استفاده کرده اما تاکنون به نتیجه مورد نظر خود دست نیافتهاند که یکی از این شگردها، بهرهگیری از تکنیک «تعلیق» در سینما در جریان مذاکرات است.
دیپلماتهای غربی در جریان مذاکرات همواره از تاکتیکها و شگردهای مختلفی برای فشار بر ایران و امضای توافق مدنظر خود استفاده کردهاند که یکی از این شگردها، بهرهگیری از تکنیک «تعلیق» در سینما در جریان مذاکرات است.
تکنیک تعلیق در سینما و مشخصههای آن
«تعلیق» (Suspense) به حس و کشش تنشآلود و پرهیجانِ برآمده از موقعیتی غیرقابلپیشبینی و مرموز گفته میشود و این اصطلاح معمولاً در ادبیات داستانی و نمایشی کاربرد دارد اما منحصر به آنها نیست.
پایه گذار این سبک از فیلم سازی «آلفرد هیچکاک» است و در مفهومِ هیچکاکی به این معنا است: در داستان فیلم مخاطب باید از احتمال رخداد وحشتناکی مطلع باشد که بازیگر آن را نمیداند و باوجود پیشآگاهی مخاطب، توانایی مداخله و جلوگیری از آن را ندارد. فیلمهایی که تعلیق قابلتوجهی در آنها بهکار میرود، در ژانر «دلهرهآور» طبقهبندی میشوند.
در مفهومی وسیعتر حس تعلیق هنگامی بهوجود میآید که فرد نسبت به پروسه و چگونگی خلق یک رخداد در آینده ناآگاه است اما وقوع آن را پیشبینی میکند. از این رو تعلیق آمیزهای از پیشبینی و عدم قطعیت درباره وقایع مبهم آینده است و در مقابل احساس شگفتی قرار میگیرد.
به عبارت دیگر، تعلیق یعنی ابهام (به همراه میل به رفع آن) درباره اینکه قصه قرار است چهطور پیش برود. تعلیق ممکن است کم یا زیاد باشد. ضمنا شدت تعلیقی که در ما برانگیخته میشود با توجه به اهمیت موضوعی که ما را در تعلیق نگه داشته تغییر میکند.
در نظریهی استاندارد تعلیق سه عنصر برسازنده برای آن درنظر گرفته میشود: نخست ترسی است که احتمال وقوع رویداد ناخوشایند در ما برمیانگیزد. دوم امیدی است که به رخ دادن نقیض آن، که طبیعتاً رویدادی مطلوب خواهد بود، در ما برانگیخته میشود. سوم اینکه آمیزش این ترس و امید تنها زمانی به تعلیق منجر خواهد شد که از نتیجه آن نامطمئن باشیم.
مصادیق تعلیق در مذاکرات و پاسخ سنجیده تهران
همان طور که اشاره شد، «ایجاد دلهره و اضطراب» از بارزترین شاخصههای تکنیک تعلیق به شمار میرود که تکرار «گریز هستهای» و «شمارش معکوس» برای دستیابی ایران به بمب اتم را میتوان در این مقوله گنجاند.
غرب همواره با متهم کردن ایران به «خرید وقت برای پیشبرد برنامه هستهای» خود میگوید تهران تا رسیدن به نقطه گریز هستهای تنها چند هفته زمان نیاز دارد؛ گریز هستهای نقطهای است که ایران توانایی تولید مواد اولیه لازم برای بمب هستهای را داشته باشد.
«ایجاد دلهره و اضطراب» از بارزترین شاخصههای تکنیک تعلیق به شمار میرود که تکرار «گریز هستهای» و «شمارش معکوس» برای دستیابی ایران به بمب اتم را میتوان در این مقوله گنجاند.این در حالی است که طبق فتوای مقام معظم رهبری، ایران هرگز به دنبال تولید و کاربرد سلاحهای کشتار جمعی از جمله بمب اتم نیست و در عمل نیز همکاری نزدیک تهران با آژانس در سالهای پساتوافق از این واقعیت پرده برداشت. تعهدگریزی اروپا و خروج آمریکا از برجام بسترساز بازگشت فعالیتهای هستهای ایران به دوره پیش از برجام شدهاست.
«ضربالاجلهای ساختگی» و «هراسافکنی نسبت به پایان موعد مقرر» از دیگر عملیات روانی غرب با بهرهگیری از تکنیک تعلیق است. دیپلماتهای غربی از هشتم آذرماه که نخستین دور مذاکرات رفع تحریمها در دولت دکتر «سید ابراهیم رئیسی» آغاز شد، سعی کردهاند با ارائه چارچوبهای زمانی تیم ایران را برای موافقت با خواستههای خود تحت فشار قرار دهند.
بازیگران غربی حاضر در وین همواره تاکید میکنند که ایران وقت چندانی برای تصمیمگیری بر سر متن توافق ندارد. پیشتر آمریکا پایان ماه فوریه (۹ اسفند) را زمان رسیدن به نتیجه در مذاکرات وین تعیین کرده بود؛ مهلتی که پایان یافت و اتفاق ناگواری که در نظریه تعلیق وجود دارد، رخ نداد.
دیپلماتهای کشورمان در مذاکرات همواره تصریح کردهاند که برای تهران نتیجه مهمتر از زمان است. تهران در تلاش است برجام را که از نخستین روزهای اجرایی شدن در اثر کارشکنیهای آمریکا و متحدان غربی به توافقی تهی از منافع اقتصادی برای ایران تبدیل شد، به سمت توافقی دوجانبه و متوازن پیش ببرد.
همچنین در بیان ویژگیهای تکنیک تعلیق به «احتمال رخ دادن حادثهای ناگوار» اشاره شده که «در بیننده ایجاد دلهره و اضطراب» میکند. تهدید آمریکا مبنی بر «وجود همه گزینهها بر روی میز» و فعال کردن «مکانیسم ماشه» را میتوان در این زمینه مورد بررسی قرار داد.
«ضربالاجلهای ساختگی» و «هراسافکنی نسبت به پایان موعد مقرر» از دیگر عملیات روانی غرب با بهرهگیری از تکنیک تعلیق است. ناکامی غرب در کسب امتیاز با تکیه بر تکنیک تعلیق را میتوان نتیجه راهبرد منطقی ایران در مذاکرات دانست؛ راهبردی مبنی بر قرار ندادن تمامی تخم مرغها در سبد مذاکرات هستهای، کاستن از توجه داخلی به وین، گره نزدن مشکلات اقتصادی به تحریم و مذاکرات، چارهجویی حل مشکلات از مسیر گسترش همکاریها با همسایگان و کشورهای منطقه و غیره.
در همین پیوند بود که رئیسی روز دوشنبه ۱۸ بهمن در دیدار «پکا هاویستو» وزیر امور خارجه فنلاند گفت: ما اعلام کردیم در صورت لغو تحریمها زمینه برای توافق آماده است و ایران نشان داده که به تعهدات خود پایبند بوده اما اقتصاد کشور را منتظر برجام نمیگذاریم.
از نگاه ناظران، حال که تیر طرف غربی به خطا رفته و در بکارگیری تکنیک تعلیق و دیگر تاکتیکهای رسانهای- روانی ناکام مانده به «فیک نیوز» رو آورده است؛ تاکتیکی نخنما که در مقاطع مختلف تکرار شده و انتظار نمیرود این تاکتیک در چندقدمی دستیابی به توافق برای محور غربی کارساز و راهگشا واقع شود.
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است